Total search result: 203 (8184 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
disarm U |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
|
|
disarmed U |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
|
|
disarms U |
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
transparent U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
|
|
transparently U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
|
|
interrupting U |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
|
|
interrupts U |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
|
|
interrupt U |
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود |
|
|
interrupts U |
ناتوان کردن وقفه |
|
|
interrupt U |
ناتوان کردن وقفه |
|
|
interrupting U |
ناتوان کردن وقفه |
|
|
inverse U |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
|
|
attention U |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
|
|
attentions U |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
|
|
attentions U |
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد |
|
|
attention U |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
|
|
interrupt U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
interrupts U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
interrupting U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
maskable U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود |
|
|
polls U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
poll U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
external U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
|
|
vectored interrupt U |
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند |
|
|
externals U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
|
|
polled U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
priority U |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
|
|
priorities U |
لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه . |
|
|
interrupt U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
|
|
trap U |
نرم افزاری که سیگنال وقفه را می پذیرد و روی آنها کار میکند. |
|
|
interrupting U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
|
|
interrupts U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود |
|
|
interrupts U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
|
|
interrupting U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
|
|
interrupt U |
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند. |
|
|
sleeps U |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
|
|
sleeping U |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
|
|
sleep U |
وضعیت سیستم که منتظر سیگنال است |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
status U |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
|
|
non maskable interrupt U |
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست |
|
|
paralleled U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
paralleling U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallel U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallelled U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallelling U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
parallels U |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
stables U |
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود |
|
|
free U |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
|
|
freed U |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
|
|
freeing U |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
|
|
frees U |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
|
|
stable U |
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود |
|
|
priorities U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
|
|
priority U |
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها. |
|
|
waiting state U |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
|
|
parity U |
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است |
|
|
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
devices U |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
|
|
device U |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
|
|
non return to zero U |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
|
|
IRQ U |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
|
|
resets U |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
|
|
reset U |
سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
|
|
He who grasps too much holds nothing fast. <proverb> U |
کسی که کاری بیش از تواناییش را بپذیرد آن کار را ناقص انجام می دهد. |
|
|
serviceability criteria U |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |
|
|
hartley U |
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل |
|
|
active status U |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
|
|
race U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
raced U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
races U |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
|
|
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
|
|
degradation U |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
|
|
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
|
|
statement of service U |
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت |
|
|
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
|
|
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
|
|
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
|
|
quadruplex U |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
|
|
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
flying status U |
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز |
|
|
flags U |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
|
|
flag U |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
|
|
holding position U |
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن |
|
|
asynchronous U |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
|
|
sensitivities U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
sensitivity U |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
|
|
devices U |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
|
|
device U |
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله |
|
|
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
|
|
asthenic U |
ناتوان |
|
|
unable U |
ناتوان |
|
|
invalid U |
ناتوان |
|
|
handicapped U |
ناتوان |
|
|
disabled U |
ناتوان |
|
|
invalids U |
ناتوان |
|
|
unfit <adj.> U |
ناتوان |
|
|
inable <adj.> U |
ناتوان |
|
|
incapable U |
ناتوان |
|
|
incompetent <adj.> U |
ناتوان |
|
|
impotent <adj.> U |
ناتوان |
|
|
incapacitated <adj.> U |
ناتوان |
|
|
infirm U |
ناتوان |
|
|
incapable <adj.> U |
ناتوان |
|
|
impuissant U |
ناتوان |
|
|
fm U |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
|
|
bras U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
bra U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
|
|
sicklier U |
ناتوان رنجور |
|
|
disabling U |
ناتوان ساختن |
|
|
disables U |
ناتوان ساختن |
|
|
sickliest U |
ناتوان رنجور |
|
|
disenable U |
ناتوان کردن |
|
|
disable U |
ناتوان ساختن |
|
|
disable U |
ناتوان کردن |
|
|
disables U |
ناتوان کردن |
|
|
irretentive U |
ناتوان در نگاهداری |
|
|
impotent U |
ناتوان اکار |
|
|
invalids U |
ناتوان کردن |
|
|
sickly U |
ناتوان رنجور |
|
|
invalid U |
ناتوان کردن |
|
|
disabling U |
ناتوان کردن |
|
|
decays U |
که ناتوان میشود |
|
|
weaklings U |
ناتوان بی بنیه |
|
|
invalidate U |
ناتوان کردن |
|
|
invalidated U |
ناتوان کردن |
|
|
debilitant U |
ناتوان کننده |
|
|
invalidates U |
ناتوان کردن |
|
|
debilitate U |
ناتوان کردن |
|
|
debilitation U |
ناتوان سازی |
|
|
debilitative U |
ناتوان کننده |
|
|
decaying U |
که ناتوان میشود |
|
|
weakling U |
ناتوان بی بنیه |
|
|
feeble U |
ناتوان عاجز |
|
|
decay U |
که ناتوان میشود |
|
|
feebler U |
ناتوان عاجز |
|
|
feeblest U |
ناتوان عاجز |
|
|
decayed U |
که ناتوان میشود |
|
|
disable U |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
|
|
disables U |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
|
|
stalling torque U |
گشتاور پیچشی ناتوان |
|
|
disabling U |
ناتوان ساختن از کارانداختن |
|
|
disable pulse U |
تپش ناتوان ساز |
|
|
enervate U |
ناتوان کردن بی اثرکردن |
|
|
inability to box U |
ناتوان از ادامه دادن |
|
|
readiness condition U |
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان |
|
|
codec U |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
|
|
incapacitate U |
ناتوان ساختن محجور کردن |
|
|
incapacitated U |
ناتوان ساختن محجور کردن |
|
|
incapacitates U |
ناتوان ساختن محجور کردن |
|
|
incapacitating U |
ناتوان ساختن محجور کردن |
|
|
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
|
|
addled <adj.> U |
گیج و ناتوان در درست فکر کردن |
|
|
comment U |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
|
|
commented U |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
|
|
down U |
توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه |
|
|
commenting U |
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات |
|
|
defense readiness condition U |
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی |
|
|
cycle stealing U |
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی |
|
|
hold back U |
وقفه |
|
|
jibs U |
وقفه |
|
|
ceases U |
وقفه |
|
|
ceased U |
وقفه |
|
|
interval U |
وقفه |
|
|
cease U |
وقفه |
|
|
desuetude U |
وقفه |
|
|
dead lock U |
وقفه |
|
|
uninterrupted U |
بی وقفه |
|
|
stations U |
وقفه |
|
|
jibbing U |
وقفه |
|
|
stationed U |
وقفه |
|
|
down time U |
وقفه |
|
|
discontinuance U |
وقفه |
|
|
break U |
وقفه |
|
|
breaks U |
وقفه |
|
|
arrests U |
وقفه |
|
|
jib U |
وقفه |
|
|
stick U |
وقفه |
|
|
deadlock U |
وقفه |
|
|
standstill U |
وقفه |
|
|
jibbed U |
وقفه |
|
|
blocking U |
وقفه |
|
|
station U |
وقفه |
|
|
block U |
وقفه |
|
|
blocked U |
وقفه |
|
|
blocks U |
وقفه |
|
|
hoid up U |
وقفه |
|
|
arrest U |
وقفه |
|